با وقوع همهگیری COVID-19، در سراسر جهان بیماران و ارائهدهندگان مراقبت سلامت به شکلی بیسابقه به نوآوریهای سلامت دیجیتال روی آوردهاند. این فناوریها امکان مراقبت پیوسته از بیماران را فراهم کردهاند و با ارائهی راه حلهای جدید و تغییر بازی، انقلابی در صنعت سلامت دیجیتال رقم زدهاند. اما این تغییر مسیر یک شبه چه چشماندازهایی را بههمراه داشته و چه چالشها و نیازهایی را مطرح کرده است؟ شرایطی که افزون بر نیاز به یک برنامهی فوری، برنامهریزی بلندمدتی را نیز میطلبند.
در این پانل تخصصی، تعدادی از ارائهدهندگان خدمات بهداشت و درمان و مدیران ارشد پزشکی و نقشآفرینان صنعت سلامت و همچنین یک بیمار با سابقهی استفادهی طولانیمدت از خدمات سلامت دیجیتال، دیدگاههای خود را دربارهی آیندهی سلامت دیجیتال به اشتراک گذاشتهاند.
شرایط پیشبینی نشده و تغییر مسیرها
دیوید روو (David Rhew) پزشک و مدیر ارشد پزشکی مایکروسافت، از نکات و آموختههای جدیدی میگوید که به واسطهی بحران و نیاز فوری، به صنعت سلامت دیکته شدهاند.
اینها فناوریها و رویکردهایی هستند که ما سالها به روشهای مختلفی در موردشان صحبت کردهایم؛ آنها را امتحان کردهایم، آزمایش انجام دادهایم و همچنین تأیید شده که این راهحلها میتوانند به خوبی عمل کنند. چیزی که پیشبینی نکرده بودیم، حجم انبوه تقاضا بود که زمانی که افراد به نوعی در فاصلهگذاری اجتماعی در خانهها ماندند، به سرعت روی هم انباشته شد و این بدان معنا بود که فناوریهایی وجود دارد که ما ناچاریم بسیار به آنها متکی باشیم.
وی به شکل ویژه به پزشکی از راه دور اشاره میکند؛ فناوریای که در شرایط بحران همهگیری برای برقراری ارتباط میان ارائهدهندگان خدمات سلامت و بیماران، به صورت جدی و گسترده وارد میدان شده و به رسمیت شناخته شده است. دیوید رو و جنبههای مختلف و پیشبینی نشدهای را که با استفاده از این فناوری در صنعت مراقبت و تعاملات اجتماعی پیش آمده است، مطرح میکند.
او به عنوان نمونهای از این تغییر کارکردها، باتهای هوش مصنوعی را نام میبرد. فناوریای که سالها روی آن کار شده بود و به افراد برای یادگیری اطلاعات کمک میکرد تا بهتر بتوانند پاسخ پرسشهای خود را مدیریت کنند. با وقوع بیماری جهانی، نیاز به این باتها به طرز چشمگیری تغییر کرد و مواردی مانند بات چک علائم Coronavirus Self-Checker بهعنوان ابزاری برای غربالگری COVID-19 در اختیار سازمانهایی مانند بیمارستانها، سیستمهای سلامت و دولتها قرار گرفتند. از سوی دیگر از این فناوری برای هدایت و کنترل جریانهای حجیم پرسشها، نظرات و نگرانیها استفاده شد.
دیوید روو از شرایط معمول پزشکی و مسائل معمولی که پیش از این ارائهدهندگان پزشکی از راه دور با آن مواجه بودند، میگوید و اینکه افزوده شدن بیماری همهگیر چگونه شرایط طاقتفرسا و دشواری را به سیستمهای سلامت تحمیل کرده است. او سپس میافزاید: در چنین شرایطی باتها با ارائهی این امکان که چه کسی واجد شرایط است و چه کسی نیاز به دریافت درمان دارد، امکان برنامهریزی کارآمدتر و تریاژ بیماران را فراهم کردند و استفاده از آنها سبب کاهش ۴۰ درصدی در حجم تماسها شد.
طبق گفتههای او فناوری میتواند به حفظ سیستمهای سلامت کمک کرده و مانع از تحت فشار قرار گرفتن زیرساختهای آن شود. فناوری سیستمها را کارآمدتر کرده و نه تنها تجربهی بهتری برای افراد ایجاد میشود، بلکه مراقبت بهتری نیز فراهم میگردد. در این میان لازم است به مسائلی مانند در دسترس بودن اینترنت و خدمات برای همگان، حریم خصوصی و امنیت نیز توجه کافی شود.
ما در حال عبور از نقطهی اوجی هستیم که با COVID-19 اتفاق افتاده است و تمام صنعت و جهان را به تفکر در مورد آنچه ما اغلب با عنوان «نرمال جدید» از آن یاد میکنیم، واداشته است. بسیاری از پزشکان و ارائهدهندگان خدمات سلامت، ناچار به نوعی بازنگری شدهاند که فاز بعدی برای مشاغل آنها چیست؟ به احتمال زیاد پس از این، شرایط کار با آنچه پیش از COVID-19 بود، یکسان نخواهد بود. بیماران نیز همین فکر را خواهند داشت. آنها به برخی از معاینههای مجازی و فناوریهای جدید عادت میکنند و احتمال اینکه به برخی روشهای دشوارتر گذشته بازگردند، کم میشود. بنابراین سازمانها و شرکتهای فناوری که بهطور فعال در حوزهی مراقبت سلامت مشغول به کار هستند، شروع به بازنگری میکنند؛ چه کاری لازم است انجام شود تا از این اکوسیستم جدید فناوریها و سهامداران آن حمایت شود؟
گسترش و توسعهی سیستمهای موجود
دیوید هیز (David Hayes)، پزشک و مدیر ارشد پزشکی BIOTRONIK و دارای عضویت FHRS عضو فلو در انجمن ریتم قلب میگوید: من پیش از سمت مدیر ارشد پزشکی، سالها شغل آکادمیک داشتم و در حوزهی قلب و مدیریت دستگاههای قابل کاشت فعالیت میکردم. ۲۰ سال است که سیستم نظارت از راه دور وجود دارد و سالها اجرا شده است اما آنچه که در نتیجهی همهگیری مشاهده کردیم این بود که ناچار شدیم با استفاده از این نظارت بیماران را ایمن نگه داریم و تلاش کنیم با اطمینان دادن دربارهی تحت نظارت و مراقبت بودن دستگاهها، به آنها آرامش خیال بدهیم. در واقع به سادگی میتوان گفت کارهایی که تا به حال انجام میدادیم گسترش پیدا کردند.
دیوید هیز به مسئلهی عدم تغییر و بروزرسانی بسیاری از قوانین و دستورالعملهای مورد استفاده در سیستمهای نظارت از راه دور اشاره میکند. او فشار و اجبار ناشی از همهگیری را فرصتی برای بررسی و احتمالا تجدیدنظر در برخی از این قوانین میداند. او بر این باور است که شرایط کنونی این نکته را برجسته کرده که احتمالا بسیاری از موارد معاینهی بیمار که به شکل معمول در مطب پزشک انجام میشد، ضروری نیستند. وی میافزاید هرچه بیشتر بیماران با مواردی مانند پزشکی، نظارت و سلامت از راه دور آشنا شوند، بیشتر آن را دوست خواهند داشت.
مورد دیگری که هیز براساس تجربهی حاصل از شرایط کنونی خاطرنشان میکند، استفادهی بهینه و گستردهتر از فناوریهای دیجیتال یا دستگاههای قابل کاشتی است که در اختیار بیماران قرار دارند. از نظر او افزون بر استفادهی معمول و کارکرد اصلی این دستگاهها، میتوان پارامترهای دیگری را نیز از طریق آنها مشاهده کرد. با ثبت این پارامترها و پایش روزمرهی بیماران، حتی زمانی که فرد از بیماری خود آگاه نیست، میتوان نشانههایی از بیماریهای مزمن یا حتی بیماریهای عفونی مانند COVID-19 بهدست آورد.
وی در نهایت بر اهمیت توسعه ابزارهای از راه دور تأکید کرده و اینکه در نتیجهی اصلاح و بهکارگیری آنها احتمالا معاینههای درونمطبی به طرز چشمگیری کاهش پیدا خواهند کرد.
شتابگیری روند رشد سلامت دیجیتال
پاول برتون (Paul Burton) مدیر ارشد امور پزشکی جهانی در Jenssen، شرکت داروسازی جانسون اند جانسون (Johnson & Johnson) بر این باور است که تا سال ۲۰۲۵، پزشکی دیجیتال بخش اساسی از خدمات سلامت عمومی خواهد بود. این صنعت با رشد روزافزون، مراقبت بالینی را برای بیماران فراهم مینماید، زمان تشخیص را تسریع و صحت تشخیصها را افزایش خواهد داد. وی فرصت بسیار عظیمی را در ورای سلامت دیجیتال متصور میشود.
پاول میگوید: این فناوری همین اطراف وجود داشته است، من بهعنوان یک پزشک و مدیر صنعتی فکر میکنم که امروز و در این شرایط ما قدرتی را که رخ داده، درک میکنیم و در حال حاضر در تلاش برای تحت کنترل درآوردن و بهرهبرداری از آن هستیم. این یک عصر جدید است و با همهگیری شتاب داده شده است.
افزایش توانمندی افراد و دستگاههای دیجیتال شخصی
گرگوری مارکوس (Gregory Marcus) پزشک متخصص الکتروفیزیولوژی در UCSF دانشگاه کالیفرنیا سانفرانسیسکو و دارای عضویت FHRS که در بسیاری از آزمایشهای دیجیتال با استفاده از اپلیکیشنهای تلفن همراه هوشمند یا اینترنت فعالیت داشته است، از همگرایی پدیدهها سخن میگوید. رشد همهجانبهی اینترنت و پوشیدنیها و حسگرها و اینکه هر فردی یک دستگاه هوشمند را در جیب خود حمل میکند، موضوع استفاده از این فناوریها در مطالعات و خدمات سلامت را مطرح میکند. از نظر وی بسیاری از بیمارانی که در پژوهشهای سنتی مشارکت نداشتند، علت را نبود وقت کافی یا عدم دسترسی کافی مطرح میکردند. در نتیجه فناوری به کمک هدایت تحقیقات آمد و با وقوع همهگیری اخیر، این وضعیت بهسرعت تبدیل به یک روال عمومی شد.
پاول میگوید: همهگیری و فاصلهگذاری اجتماعی و چگونگی ایزوله شدن و تنها شدن ما، سبب توانمندسازی افراد شده است و نشان داده شده که با استفاده از فناوری هر فرد قابلیت انجام چه کارهایی را دارد. ما بسیار خوشبخت هستیم که در این عصر و دوره زندگی میکنیم. کمی پیشتر از این اگر ما مجبور به تنها شدن بودیم، نمیتوانستیم وبیناری مانند این داشته باشیم اما اکنون میتوانیم همدیگر را ببینیم و به این شکل با هم ارتباط داشته باشیم.
او میافزاید: استفاده از فناوری یک راه بسیار کارآمد برای انجام تحقیقات است و ما در حال بررسی این موضوع هستیم که چگونه میتوانیم از حسگرهای پیچیدهتری مانند Apple watch، Fitbit، Alivecor kardia device استفاده کنیم. بحثهای زیادی در رابطه با استفاده از این فناوریها برای غربالگری COVID-19 و نگرانیها برای موارد مثبت کاذب مطرح است. اما آنچه که مورد غفلت واقع شده، قدرت این ابزارها برای تشخیص بیماری در افرادی که دارای علائم هستند و یا تسهیل مراقبت بالینی از افراد است. ما میتوانیم بدون تعامل واقعی شخصی با بیمار، اطلاعات زیادی را دریافت کنیم که فرصتهای بسیار زیادی را برای ما به عنوان پزشک و برای تحقیقات فراهم میکند.
توانمند شدن بیماران در پایش علائم و مراقبت از خود
هایدی دوسه (Heidi Dohse) بنیانگذار Tour de Heart است که یک سازمان حمایت و پشتیبانی از بیماران است. او بهعنوان بیماری با سابقهی ۳۰ سال استفاده از سیستم کاشتنی ضربانساز (PaceMaker) به بازگویی تجربیات خود از سبک زندگی وابسته به اطلاعات و دادهی دیجیتالی میپردازد. او شرح میدهد که چگونه سالها فقط اطلاعاتی مانند سنجههای معمول عملکرد را در اختیار داشت اما طی پنج سال اخیر پیشرفت ناگهانی و عظیمی رخ داده و دستگاههایی مانند Apple Watch، Fitbit، Alivecor به بازار ارائه شدهاند که اطلاعات عالی و توانایی ثبت داده را در اختیار وی بهعنوان یک بیمار قلبی قرار میدهند. هایدی که سالها از دستگاهها و اپلیکیشنهای مختلف استفاده کرده، از کمک دستگاهها به او برای اطلاع از وضعیت بدنش، ثبت رخدادهای نابههنجار و فرستادن آنها به پزشکش برای بررسی و تصمیمگیری میگوید.
او در ادامه در ارتباط با شرایط کنونی مواجهه با COVID-19 و قرار داشتن خودش در دستهی افراد در معرض خطر بالا صحبت میکند و اینکه در شرایطی که امکان مراجعه به پزشک را ندارد، چگونه این دستگاهها از نظر جسمی و ذهنی به کمک او آمدهاند.
هایدی میگوید: میدانید علائمی وجود دارد که میتوان با نگاه کردن به آنها متوجه شد که آیا در معرض بیماری قرار گرفتهاید یا نه. من وضعیت پایهی بدن خودم را میدانم و تغییراتی مانند افزایش ضربان قلب، ضربان قلب در حالت استراحت، دما، فشار خون و غیره را توسط دستگاهها در اختیار دارم. من میتوانم بسیاری از این کارها را تنها برای آرامش خیال خودم در خانه انجام بدهم که سبب میشود حال بهتری داشته باشم. در صورتی که احساس کنید ممکن است بیمار شده باشید، میتوانید به جای اینکه جان خود را به خطر اندازید، از طریق پزشکی از راه دور با پزشکتان ارتباط داشته باشید و برای من که یک بیمار پرخطر هستم در طول همهگیری COVID-19، این موضوع بسیار مهم است.
این نشست در کمیتهی سلامت دیجیتال انجمن ریتم قلب (HRS) و به میزبانی نصیر مروش (Nassir Marrouche) رئیس دانشکدهی پزشکی دانشگاه تولان و عضو کمیتهی سلامت دیجیتال HRS برگزار شده است.
انجمن ریتم قلب (HRS) یک منبع برجسته در زمینهی الکتروفیزیولوژی و بیماریهای قلب است. این سازمان تخصصی از نمایندگان پزشکی و متخصصان علوم سلامت بیش از ۷۰ کشور تشکیل شده که عمدتا متخصص اختلالات ریتم قلب هستند. این انجمن با ارتقاء پژوهش، آموزش و سیاستها و استانداردهای سلامت، به دنبال بهبود مراقبت از بیماران است. HRS در راستای این هدف افزون بر ژورنالها و دورههای آموزشی و برگزاری همایش و رویدادها، نشستهای آنلاینی را نیز برگزار میکند که در وبسایت انجمن در دسترس و قابل مشاهده هستند.
تضمین ایمنی و حریم شخصی
حریم خصوصی بیمار باید حریم خصوصی دیجیتال او را هم شامل شود. امروزه این مسئله چندان رعایت نمی شود. مثلاً طی پیمایش آشر-پاینز و همکاران، این نتیجه رسیدند که روانپزشکان گاهی از شبکه های ناایمن استفاده کرده اند به طوری که افراد خارج از رابطه ی پزشک-بیمار می توانستند به شکل مجازی «استراق سمع» کنند. مثلاً Zoom که برای مراقبت از بیمار طراحی نشده، اما به شکل وسیعی مورد استفاده قرار میگیرد، گزارش هایی مبنی بر نقض حریم خصوصی به خاطر Zoom-bombing نفوذ ناخواسته در ویدیو-کنفرانس» منتشر کرده، هرچند به وضوح از مشکلات زیربنایی آن پرده برمیدارد.
بااین وجود جزئیات کمی در این باره ارائه شده است. حکومتها باید تلاش کنند تا بسترهایی ایمن در اختیار کادر درمان قرار دهند و ما تأکید میکنیم که هر چه زودتر باید این کار انجام شود. پزشکان هم میبایست درمورد حریم خصوصی دیجیتال با بیمارانشان صحبت کنند، مخصوصاً وقتی در حال استفاده از اپلیکیشن هایی هستند که گفته میشود اطلاعات خصوصی را به اشخاص ثالث میفروشند. یک نقطه ی شروع ساده: بیماران و خانواده هایشان را تشویق کنند تا ببینند آیا سیاست های حریم خصوصی دیجیتال برای آنها مناسب است یا خیر.
مراقبتهای سفارشی
بسیاری از پزشکان به خاطر همه گیری کرونا، از خدمات دیجیتال استقبال نموده و تمام بیماران را با یک رویکرد همگانی «یک روش برای همه مناسب است رها کرده اند. علاقه ی بیماران نسبت به سلامت روانی دیجیتال، از عوامل مختلفی ناشی می شود مثل: ترجیحات بیمار و سواد دیجیتالی. همانطور که شور و همکارانش میگویند، باید سؤالات اساسی مطرح شوند: «حدود مراقبت مجازی باید چقدر باشد؟ آیا یک نقطه ی اشباع مجازی وجود دارد که بعد از گذر از آن، مزایای ارتباط مجازی کاهش پیدا کند یا بیماران خواهان تعاملات رودروی بیشتری باشند؟
به مرور زمان، گزینه های دیجیتال باید به بخشی از منوی ارائه شده به بیماران تبدیل شوند، منویی که براساس شواهد علمی و سلایق (و منابع) شخصی آنها ارائه شود. درواقع، گزینه های دیجیتال را میتوان به راحتی در یک مدل مراقبتی گام به گام ادغام کرد، به خصوص افرادی که دچار اختلالات افسردگی یا اضطراب خفیف تا متوسط هستند، می توانند با ماژول های خودیاری یا چت باتها شروع کنند؛ آنهایی که بهتر نمی شوند میتوانند سراغ «قدم بعدی» بروند تا تحت درمان دیجیتال با هدایت درمانگر قرار بگیرند؛ آن دسته که به این روش های درمانی جواب نمیدهند درمان حضوری دریافت میکنند. راهکارهای سلامت روانی دیجیتال هم شاید در کمک به افراد مبتلا به بیماری های روانی شدید مثل اسکیزوفرنی نقش داشته باشند؛ شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه می توان از راهبردهای واقعیت مجازی به منظور توانبخشی شناختی و اجتماعی و بهبود برخی علائم سایکوز (روان پریشی) بهره گرفت.
منبع: medlean
همچنین بخوانید:
بهبود فرایند مراقبت از بیمار با استفاده از پرونده الکترونیک سلامت
نقش موثر پرونده الکترونیک سلامت در تشخیص بیماری
نقش داروسازان در پرونده الکترونیک سلامت