آشنایی با سلامت عمومی و سلامت جمعیت

هرچند کمی آهسته‌تر، تکنولوژی راه خود را در کنار سایر بخش‌های سلامت به حوزه سلامت عمومی هم باز کرده و راهکارهایی نو برای ارتقای سلامت جامعه ارائه می‌داد. حال با شیوع کرونا، این روند سرعت بیشتری گرفته است. کرونا نشان داد، اگرچه در دهه‌های اخیر پیشرفت قابل توجهی در تولید دارو و کنترل عفونت‌ها داشته‌ایم، هنوز هم ممکن است میکروبی پیدا شود که نتوانیم به راحتی از پس آن بربیایم. همه‌گیری جهانی (پاندمی) یک بیماری ویروسی واگیر، به یادمان آورد سطوح اولیه بهداشت و مراقبت چقدر اهمیت دارد.

 

سلامت عمومی و سلامت جمعیت

سلامت عمومی (public health) که از آن با نام بهداشت عمومی هم یاد می‌شود، علم و هنر پیش‌گیری از بیماری‌، افزایش طول عمر و ارتقای سلامت، از طریق تلاش‌های سازمان‌یافته و انتخاب‌های آگاهانه جامعه، سازمان‌ها، اجتماعات عمومی و خصوصی و افراد است. به عبارت دیگر، سلامت عمومی دانش مراقبت از و ارتقای سلامت مردم و جوامع آنها است. دستیابی به این هدف با ترویج سبک زندگی سالم، مطالعه روی بیماری‌ها، پیشگیری از آسیب و تشخیص، پیشگیری و پاسخ به بیماری‌های عفونی میسر می‌شود.

چند سالی است در کنار سلامت عمومی، مفهوم دیگری به نام سلامت جمعیت (population health) هم تعریف می‌شود. اگرچه این دو مفهوم بسیار به هم نزدیکند و تعیین مرزی دقیق بین آنها دشوار است، آشنایی با سلامت جمعیت خالی از لطف نیست.

سلامت جمعیت روی شناخت شرایط و عواملی که سلامت جامعه را در طول زندگی آنها تحت تاثیر قرار می‌دهد متمرکز می‌شود. همچنین، الگوی وقوع مشکلات سلامت را بررسی می‌کند و مداخلات و سیاست‌های مناسب را برای حفظ و ارتقای سلامت جامعه پیشنهاد می‌دهد.

 

مؤلفه‌های موثر بر سلامت چه هستند؟

عوامل اثرگذار بر سلامت را می‌توان در دو سطح فردی و اجتماعی تعریف کرد. در سطح فردی، ویژگی‌های منحصر به فرد و غیرقابل تغییری مثل ژنتیک، سن و جنسیت قرار می‌گیرد.

دسترسی به آب و مواد غذایی سالم، دانش و تحصیلات، دسترسی به خدمات بهداشتی، اشتغال، ایمنی و سلامت محیط کار، فقر و غیره از عوامل اجتماعی موثر بر سلامت هستند. سازمان جهانی بهداشت مؤلفه‌های اجتماعی موثر بر سلامت (SDH) را شرایطی تعریف می‌کند که فرد در آن به دنیا می‌آید، رشد می‌کند، زندگی و کار می‌کند و پیر می‌شود. عوامل فردی، تنها مسئول 10 تا 20 درصد سلامت هستند و باقی آن را عوامل اجتماعی تعیین می‌کنند. این 80 درصد را می‌توان این‌طور تقسیم کرد:

  • ۴۰ درصد شرایط اقتصادی-اجتماعی؛
  • ۱۰ درصد محیط فیزیکی؛
  • ۳۰ درصد رفتار‌های سلامت.

سلامت عمومی، رویکردی کل‌نگر به سلامت دارد و در کنار سطح فردی، هرسه سطح اجتماعی اشاره‌شده را مهم دانسته، برای بهبود همه آنها تلاش می‌کند.

 

چرا سلامت عمومی مهم است؟

جامعه را تک‌تک افراد آن می‌سازند، بنابراین برای داشتن جامعه‌ای سالم باید سلامت همه مردم را در نظر داشت. حتی با ارائه بهترین خدمات به بیماران مراجعه‌کننده به مراکز بهداشتی درمانی، نمی‌توان از وضعیت سلامت جامعه مطمئن بود. آنچه سلامت عمومی بر آن تأکید دارد، توجه به مردم، پیش از بروز بیماری است. سلامت عمومی، رویکردی کنش‌گرا دارد،‌ نه واکنش‌گرا.

اهمیت این موضوع با در نظر داشتن افزایش متوسط طول عمر و افزایش بروز بیماری‌های مزمن بهتر مشخص می‌شود. در حالی که تا صد سال قبل، نگرانی اصلی وقوع بیماری‌های عفونی و حاد بود، اکنون مردم با شرایط سلامتی مواجه هستند که باقی عمرشان آنها را همراهی می‌کند و اگر درست مدیریت شود، ممکن است کیفیت زندگی آنها را متأثر نکند.

موضوع دیگر، اثرگذاری افراد بر سلامت کل جامعه است. موضوعی که با شیوع کروناویروس اهمیت آن روشن‌تر شد. در اپیدمی‌ بیماری‌های عفونی، هر فرد می‌تواند ادامه‌دهنده یا قطع‌کننده زنجیره انتقال بیماری باشد. در این مواقع، سطح دانش و فرهنگ، وضعیت مالی و محیط زندگی فرد علاوه بر اینکه سلامت خود او و احتمال ابتلا و بهبودش را تعیین می‌کند، بر سلامت اطرافیان او و حتی کل جامعه اثر می‌گذارد.

یکی دیگر از چندین دلیل برای پرداختن به سلامت عمومی و سلامت جمعیت، هزینه‌های سلامت است. نظام سلامت، یکی از پرهزینه‌ترین اجزای اداره هر کشور است. بنابراین کشورها، کاهش هزینه‌های سلامت ضمن حفظ کیفیت مراقبت‌ها را در اهداف خود دارند. «پیشگیری، بهتر از درمان» است و یکی از دلایل آن، هزینه کمتر اقدامات پیشگیرانه نسبت به مداخلات درمانی است.

 

پیش‌نیاز‌های نوآوری در سلامت عمومی

برای آنکه بتوان سیاست‌های سلامت عمومی را در جامعه پیاده کرد و سطح سلامت جوامع را اراتقا بخشید، پیش‌نیازهایی وجود دارد.

فرهنگ مراقبت جامع‌نگر

دانشجویان پزشکی در دوران تحصیل خود با مفاهیم پزشکی جامع‌نگر و جامعه‌نگر آشنا می‌شوند. پزشک جامع‌نگر و جامعه‌نگر می‌داند که در اقدامات خود نباید فقط به شکایت بیمار بسنده کند. باید به او به چشم یک کل بنگرد و تمام ابعاد وجودی فرد را در نظر داشته باشد. همچنین، می‌داند که باید عوامل اجتماعی و فرهنگی را که می‌تواند درک او از سلامت، دسترسی‌اش به مراقبت، پایبندی‌اش به درمان و غیره را متاثر می‌کند در نظر داشته باشد.

با این حال، زمانی که رویکرد کلی ارائه خدمات در این راستا نباشد، این آموخته‌ها هم در عمل آن‌طور که باید و شاید اجرا نمی‌شود. ساختار کنونی نظام سلامت ما، توجه به مؤلفه‌های اجتماعی سلامت را ارج نمی‌نهد. برای آنکه بتوان مراقبت‌ها را به سوی ارتقای سلامت جامعه جهت‌دهی کرد، لازم است ابتدا مدیران سلامت، چنین چشم‌اندازی را در نظر داشته باشند. آنگاه، اهداف عملکردی مرکز خود را هم‌راستا با آن تعیین و فرآیندهای سازمان را به نحوی طراحی کنند که توجه به سلامت عمومی را تسهیل کنند.

البته، تنها هدف‌گذاری و فراهم کردن ابزار برای تشویق کارکنان به پذیرش تغییر کافی نیست. کارکنان و ارائه‌دهندگان خدمات سلامت باید در این راستا آموزش ببینند و همچنین ساختار انگیزشی مناسب برای تشویق آنها در نظر گرفته شده باشد. به این ترتیب می‌توان به تدریج، مراقبت‌های جامع‌نگر و جامعه‌نگر را در عمل اجرا کرد.

 

اصلاح نظام پرداخت

همان‌طور که اشاره شد، کادر بهداشتی درمانی برای همراهی با این هدف، به انگیزه نیاز دارند. اگرچه بخشی از این انگیزه، با تشویق و توجه غیرمادی ممکن می‌شود، عملکرد افراد باید در دستمزد آنها هم دیده شود.

در حال حاضر، مدل پرداختی رایج در ایران و بسیاری از کشورها، پرداخت به ازای خدمت (fee for service) است. در این مدل، خدمت ارائه‌شده، ارزش‌گذاری می‌شود و تأثیر بلندمدت مراقبت‌ها در نظر گرفته نمی‌شود. برای مثال، اینکه چقدر درمان دارویی یا مداخله درمانیِ انجام شده، مناسب و مؤثر است و مانع از بازگشت مجدد بیمار (به صورت سرپایی یا بستری) به مرکز درمانی می‌شود اهمیتی ندارد.

اما در مراقبت مبتنی بر ارزش (Value-based-care) عامل تعیین‌کننده دستمزد مراقبان سلامت، کیفیت خدمات ارائه‌شده و میزان ارتقای وضعیت سلامت افراد است. اقدامات مراقبتی براساس آنکه چقدر برای بیمار و نظام سلامت ارزش خلق می‌کند، جبران می‌شود. ارتقای سلامت عمومی، یکی دیگر از دلایل لزوم تغییر مدل پرداخت و اجرای مراقبت مبتنی بر ارزش است.

در مقاله « مراقبت مبتنی بر ارزش و نقش استارتاپ‌ها در تحقق آن» می‌توانید بیشتر درباره این موضوع مطالعه کنید.

 

داده‌های سلامت جامعه

ارزیابی اقدامات و خدمات در مراقبت مبتنی بر ارزش، وابستگی شدیدی به اطلاعات سلامت فرد دارد، از اطلاعات زمینه‌ای و مراقبت‌های گذشته گرفته تا پایبندی به درمان و شرایط پس از درمان.

در واقع، زمانی که از نقش مؤلفه‌های اجتماعی بر سلامت آگاه هستیم و قصد داریم آنها را بهبود دهیم، دسترسی به داده‌های مرتبط یک مانع جدی است. این داده‌ها به اطلاعات مراقبت‌های سلامت فرد محدود نمی‌شود، بلکه اطلاعات همه اجزای مؤلفه‌های اجتماعی موثر بر سلامت باید جمع‌آوری و سازماندهی شده و قابل دسترس باشد. اطلاعاتی همچون امنیت غذایی افراد، داشتن خانه یا محل زندگی امن، امنیت شغلی، آسایش روانی در محل کار و زندگی، احتمال یا سابقه فعالیت مجرمانه و غیره همگی مهم و مورد نیاز هستند.

بخشی از این داده‌ها در حال حاضر جمع‌آوری نمی‌شود و بخشی دیگر، به صورت غیر متمرکز، در یک سازمان جمع‌آوری‌شده و برای دیگران قابل استفاده نیست.

برای مثال، در ساختار نظام سلامت کشور ما، برای افرادی که به مراکز بهداشت مراجعه کنند پرونده سلامت تشکیل می‌شود. پزشک مرکز موظف است در شرح حال خود سوالاتی درباره محیط زندگی، تغذیه و غیره بپرسد و در سامانه سیب ثبت کند. اما اینکه این اطلاعات چطور ساماندهی شده و مورد استفاده قرار می‌گیرد جای سوال دارد. برای مثال این اطلاعات فقط برای معاونت بهداشت وزارت بهداشت قابل دسترس است و در مراجعه افراد به مطب پزشکان یا بیمارستان‌ها دسترسی به آنها امکان‌پذیر نیست.

احتمالا شرایط در سازمان‌های دیگر هم همین‌طور است. داده‌های مربوط به شغل، مسکن، سابقه کیفری، آموزش و اشتغال در نهادهای متفاوتی جمع‌آوری می‌شود، آنجا به دام می‌افتد و حتی گاهی در همان نهاد، به طور بهینه از آنها استفاده نمی‌شود.

اولین گام حل این مشکل پیچیده و چندجانبه، آگاهی از ارزش این داده‌ها در مدیریت سلامت جامعه است. سپس باید منابع داده‌های موجود مشخص شود، زیرساختی یکپارچه برای ادغام و افزودن این اطلاعات و ورود داده‌های جدید فراهم شود و دسترسی امن ذی‌نفعان مرتبط به داده‌ها فراهم شود.

 

مشارکت بین بخشی

نمی‌توان وزارت بهداشت یا هیچ نهاد دیگری را تنها مسئول ارتقای سلامت جمعیت دانست. از آموزش و پرورش تا وزارت کار، از سازمان زندان‌ها تا سازمان تامین اجتماعی، همگی باید برای مدیریت سلامت جامعه مشارکت کنند. اشتراک داده‌های مرتبط با SDH، ارزیابی خطر، همکاری برای طراحی راهکار و اجرای برنامه‌ها همگی نیازمند مشارکت سازمان‌های دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی است. شکل‌گیری این ارتباطات و همکاری‌ها به نحوی که با اهداف همه ذی‌نفعان همسو و برایشان مفید باشد، دشوار به نظر می‌رسد اما با نوآوری و نگاهی بلندمدت به آینده سلامت، اکثر سازمان‌ها انگیزه کافی برای مشارکت را خواهند داشت.

استارتاپ یونیت‌آس (Unite Us) شبکه مراقبت یک‌پارچه‌ای طراحی کرده که ارتباط میان مراقبان سلامت و ارائه‌دهندگان خدمات اجتماعی را ممکن می‌سازد. این استارتاپ همراه کایسر پرمننت (Kaiser Permanente) یک سازمان غیرانتفاعی ارائه‌دهنده مراقبت‌های سلامت در حال برنامه‌ای هستند که نیازهای اجتماعی بیماران را شناسایی می‌کنند و آنها را به مراجع مرتبط در نزدیکی آنها ارجاع می‌دهند.

 

اصلاح ساختار ارائه مراقبت

در ساختار کنونی نظام سلامت کشورها، بیمارستان واحد اصلی ارائه خدمات مراقبتی است. اما بیمارستان با وجود اینکه برای مراقبت‌های حاد، بهینه و مناسب است، در روند تغییر به سمت مراقبت‌های پیشگیرانه چندان کارآمد نیست. در ساختار ارائه مراقبت، باید واحدهایی طراحی شود که هم ارتباط مؤثری با ذی‌نفعان مختلف داشته باشد و هم به صورت پیش‌فعال برای ارتقای مؤلفه‌های اجتماعی مؤثر بر سلامت اقدام کند.

در نظام سلامت ایران، سطح اول خدمات بهداشتی که توسط مراکز و پایگاه‌های بهداشت ارائه می‌شود تا حدی چنین نقشی را ایفا می‌کند. اما اینکه چقدر این ساختار چقدر توانسته خود را با تغییرات جامعه و تکنولوژی وفق دهد، جای بحث دارد. شاید اگر نظام بهداشتی کشور، با نگاهی نو به روند نو مدیریت سلامت عمومی بازنگری و اصلاح شود، بتواند سریع‌تر ساختار مناسب را پیاده کند.

 

استفاده از تکنولوژی‌

آنچه روند سنتی پرداختن به سلامت عمومی را متحول کرده، ظهور تکنولوژی‌های نو و مشخص شدن تأثیری است که می‌توانند در حوزه سلامت داشته باشند. جمع‌آوری و سازماندهی داده‌ها، پیش‌بینی نیازهای جامعه در معرض خطر، تسهیل ارتباط میان سازمان‌ها و غیره همگی با استفاده از ابزارهایی که تکنولوژی در اختیار انسان می‌گذارد، تسهیل می‌شود.

استارتاپ استیپل‌هلث (Staple Health) تحلیل‌هایی درباره تأثیر مؤلفه‌های اجتماعی مؤثر بر سلامت بر مراقبت‌های حاد، سلامت رفتاری و غیره ارائه می‌دهد. این استارتاپ بانکی از داده‌های SDH دارد و با کمک این داده‌ها و داده‌های مراقبت‌های سلامت به کمک هوش مصنوعی و یادگیری ماشین افراد در معرض خطر را شناسایی و مراقبت‌های موثر بر اساس شرایط فرد را پیشنهاد می‌دهد. این استارتاپ ماه گذشته در ژوئن 2020 توسط یونیت‌آس خریداری شده است.

 

نوآوری در سلامت عمومی نیازمند نیروی محرکه

همان‌طور که اشاره شد، تکنولوژی ابزاری بسیار کارآمد برای ارتقای سلامت عمومی است. اما مسئله این است که نوآوری در سلامت عمومی، سیاست‌گذارانی آگاه و مشتاق، زیرساخت قوی و مشارکتی بین بخشی نیاز دارد. این سه، می‌توانند به صورت مانعی سخت برای ورود استارتاپ‌ها به این حوزه به نظر برسند.

نمی‌توان وجود این مانع را نادیده گرفت، اما واقعیت این است که راه برداشتن این مانع، شروع نوآوری در این حوزه و اثبات اثرگذاری آن در عمل است. ساختار تصمیم‌گیری دولتی کندتر و محتاط‌تر از آن است که خودش پیشگام تغییرات شود. اما اگر استارتاپ‌ها نشان دهند چه ارزشی می‌توانند در این حوزه خلق کنند و در مدل‌های درآمدی و مشارکت‌های خود هم نوآوری داشته باشند، می‌توان امیدوار بود در آینده شاهد اتفاقات خوبی در این حوزه باشیم.

 

منبع: medleanmag

 

همچنین بخوانید:

سلامت دیجیتال چگونه به توسعه کشورها کمک خواهد کرد

آشنایی با هوش بافتی و نقش آن در موفقیت استارتاپ سلامت

۴ بعد نوظهور تحول سلامت دیجیتال که باید آن‌ها را بشناسید

بالا