مردم پیوسته بابت اختلالات مربوط به سلامتی، نگرانیهایی دارند. پزشکان به انجام مداوم آزمایشها تاکید میکنند. اما آیا وجود این مشکلات به معنای ناسالم بودن است؟
مردم در آمریکا پیوسته با پیامهایی بمباران میشوند که به آنها میگوید شاید مشکل پزشکی داشته و باید کاری در این مورد انجام دهند. برخی از این پیامها بهخاطر نگرانیهای مقامات بهداشت عمومی اعلام میشوند، مانند اطلاعیههای خدمات عمومی دربارهی لزوم واکسیناسیون بر ضد آنفولانزا یا انجام آزمایشهای مربوط به سرطان. اخیراً این پیامها مستقیماً بهصورت تبلیغات بهدست مشتریان رسیده و از آنها خواسته میشود تا در مورد مشکلات مختلف، از پزشک خود سؤال کنند؛ زمانی که بیمار به پزشک مراجعه میکند، بهمنظور رعایت احتیاط، از او آزمایشهای بیشماری گرفته میشود. مردم همچنین در معرض آمارهای متعددی از حوزهی سلامت قرار دارند. مثلاً درصدهای مختلفی را که مرتباً در تلویزیون، اینترنت، نشریات و رادیو اعلام میشوند، در نظر بگیرید:
-
دو سوم بزرگسالان آمریکایی اضافهوزن دارند
-
۴۰ درصد از کودکان در آمریکا مبتلا به آلرژی هستند
-
۳۰ درصد از آمریکاییان از دردهای مزمن رنج میبرند
-
۲۵ درصد از مردم آمریکا مبتلا به بیماریهای پوستی هستند
-
حدوداً ۵۰ درصد از مردم جهان فشار خون بالا دارند
-
نیمی از جمعیت جهان آلوده به هلیکوباکتر پیلوری (باکتری عامل ناراحتیهای معده) هستند
احتمال دارد شما یا نزدیکانتان نیز مبتلا به یکی از ناراحتیهای ذکرشده باشید.
انتشار آماری مانند موارد بالا میتواند مزیتهایی داشته باشد؛ زیرا به عموم مردم و بیماران آگاهی میدهد. اما مهم است که در پی انتشار این اطلاعات، مراقبتهای مناسب و استفادهی درستی از منابع نیز وجود داشته باشد.
مشکل، خودِ این اطلاعات نیستند؛ و اگرچه تعیینِ حد و مرزهای مشخص، مثل ۱۴۰ بر ۹۰ میلیمتر جیوه برای فشار خون بالا، اندکی خودسرانه است؛ اما این امر نیز لزوماً مشکلساز نیست. مسئله اینجا است که چنین اطلاعاتی برای هر بیمار خاص، بهدرستی تحیلی نشده و بنابراین مفاهیم درمانی برای بیننده، شنونده یا خواننده واضح نیستند. این اطلاعات باید همیشه، با توجه به تاریخچهی پزشکی هر بیمار و سایر علائم حیاتی و آمار بهداشتیاش بررسی شوند. همچنین برای برخی بیماران، ممکن است ارقامی خارج از حدود تعیینشده هنوز هم طبیعی و سالم باشند.
مفاهیم درمانی، پیچیده و گسترده هستند. آیا هر کسی که شاخص تودهی بدنی بالای ۲۵ داشته باشد، ناسالم است؟ آیا تمام والدین باید نزد متخصص آلرژی بروند تا از کودکان برای آلرژیهای احتمالی آزمایش بگیرند؟ برای چه دردهایی باید مسکنهای حاوی مرفین تجویز کرد؟ آیا همهی مردم آمریکا باید در اسرع وقت، از متخصصان پوست نوبت بگیرند؟ آیا میلیاردها انسان در سراسر دنیا باید قرص ضد فشارخون مصرف کنند؟ و آیا باید کمپینی جهانی برای ازبینبردن باکتری هلیکوباکتر پیلوری در بدن میلیاردها انسانِ ناقل آن به راه انداخت؟
نمیتوان بهآسانی به این پرسشها پاسخ داد.
هیچ نوع بیماری، دارای شرایط کلی و عمومی نیست
بیایید نگاهی دقیقتر به یکی از این موارد بیندازیم و تصور کنیم که کمپینی جهانی برای حذف هلیکوباکتر پیلوری راه بیفتند. مطمئناً چنین تلاشی با قصد خیر انجام میشود؛ زیرا این باکتری، عامل اصلی زخم معده و سرطان معده است که سومین عامل مرگومیر از طریق سرطان در جهان بهشمار میرود. اما چنین کمپینی ممکن است اثرات مخرب ناخواستهای نیز داشته باشد؛ مانند افزایش مقاومت ضدمیکروبی، و به این ترتیب، مشکل اولیه را پیچیدهتر کند. کار درست این است که برای کنترل خطرها، طرحی داشته باشیم که این باکتری را با کمک آنتیبیوتیکها در بیماران دارای سوءهاضمه، زخم معده و سرطان معده و افرادی که در خطر ابتلا به این بیماریها قرار دارند؛ با توجه به عوامل وراثتی درمان کند.
مقامات بهداشت عمومی و جامعهی پزشکی باید آمار مربوط به سلامت و بهداشت را در زمینههای مخصوص به خود تحلیل کرده و به جزئیات دقیق، توجه ویژهای داشته باشند. هیچ بیماری، دارای شرایط کلی و عمومی نیست. بنابراین در مورد هر بیمار باید مشخص شود که آیا این آمار، قابل اِعمال هستند یا اِعمال آنها ممکن است منجر به استفادهی نادرست از منابع شود.
منبع FORBES